نوشته شده توسط : مریم ستوده

باران را نظاره کن...

پشت پنجره بخار گرفته رو به آبادی...

 میان شلوغی و همهمه شهر...

بشنو آوای دلنشین را...

از میان هزاران صدای دلخراش پیرامون...

همان برکت زیبای خدا...

همان رحمت آرامش بخش الله....

همان که از کار ما انسان ها ماتش برده بود، در قهر بود...

اما باران است دیگر...

با سخاوت و مهربان به مانند همیشه...

می بخشد و می بارد و شاید می بارد و می بخشد...

همان نعمتی که تا از ما دریغش نکرد قدرش را ندانستیم...

پروردگارا سپاس و صد سپاس برای لطف بی کرانت و فراموش کردن بدی هایمان و نزول مجدد باران



بازگشت به خانه

:: موضوعات مرتبط: عاشقانه ها , دل نوشته , عکس , ,
:: برچسب‌ها: باران , عکس , متن , زمستان ,
:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 3 بهمن 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
منا هادوی در تاریخ : 1395/11/3/7 - - گفته است :
مریم جون واقعا دست مریزاد
دست قلم خوبی داری عزیززززم
پاسخ:ممنون عزیزم نظر لطف شماست


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: